شهدا سال 66 -زندگینامه شهید رضا اذزیون
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین شریعت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
وقتی قنداقه حسین (ع) را به دست جدش رسول خدا (ص) دادند، او را بویید و بوسید. سپس با اذن خدا حسینش خطاب کرد و فرمود: حسین از من است و من از حسین. سالها از آن واقعه گذشت و میگذرد، دوستان پیامبر (ص) به عشق فرزند زهرا (س) و به امید دریافت شفاعت او، فرزندان خود را به نام زیبای او مینامند. از میان حسینها، یکی هم حسین شریعت است که در تاریخ ۱۳۴۳/۱/۲۰، میان خانوادهای مذهبی،...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلام حسین داوطلب
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین شمسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود حاج نصیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چهره نورانی او حکایت از تحول ویژهای در روح و جانش داشت. افق نگاهش به کوی معشوق بود و بیصبرانه در انتظار پرواز بهسوی او. محمود، ۱۳۴۶/۵/۱۳ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز غزل زیبای زندگی را با گریههای خود آغاز کرد. نسیم خنک بهاری را در اوج گرما در فضای خانه پراکند. ماه مهر سال ۱۳۵۲ پس از سپری کردن دوران کودکی، وارد دبستان نعیم نیریز شد و پس از اخذ مدرک پنجم ابتدایی، در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمدرضا مبین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد رضا مبين »
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ۱ هرگز کسانی را که درراه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه آنها زندهاند و در نزد خدای خود روزی میخورند. آنها که عاشق شدند و راه او را برگزیدند سراسر زندگیشان، حیات، شور، حرکت و اخلاص است. اخلاق حسنه آنها را نمیتوان با گفتن و نوشتن توصیف کرد و اگر هم توصیف شود، کما هو حقه درک نخواهد شد. چون آنها گرچه در این دنیا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد رضا مبين »
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ۱ هرگز کسانی را که درراه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه آنها زندهاند و در نزد خدای خود روزی میخورند. آنها که عاشق شدند و راه او را برگزیدند سراسر زندگیشان، حیات، شور، حرکت و اخلاص است. اخلاق حسنه آنها را نمیتوان با گفتن و نوشتن توصیف کرد و اگر هم توصیف شود، کما هو حقه درک نخواهد شد. چون آنها گرچه در این دنیا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد حیدری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...